ترمیم روابط با مردم بومی، تنها گزینه برای داشتن آینده‌ای بهتر در کانادا

فرید روحانی۱ – ونکوور

در دوران نوجوانی، شعار «مبادا فراموش کنیم» یادآور فداکاری‌های ده‌ها هزار کانادایی‌ای بود که برای اثبات اینکه هیچ نژادی بر نژاد دیگر برتری ندارد، کشته شدند.

در سال ۲۰۱۵ یافته‌های کمیسیون حقیقت‌یابی و ترمیم روابط با بومیان، اجحاف به بخشی از جامعهٔ ما را اثبات کرد. چیزی که به ایجاد جوامع بومی ستمدیده انجامیده است. این کاملاً خلاف چیزی است که در کانادا تشریفاتش را به‌جا می‌آوریم.

جنگ‌های فاجعه‌بار و بی‌رحمی‌های قرن بیستم ما را به‌عنوان کانادایی ملزم کرد که با قوانین و مقرراتی که برای همه یکسان اعمال می‌شود، خود را به‌عنوان اعضای یک کشور ببینیم.

متأسفانه، کانادا در ابتدا بر مبنای مفهوم «بقای اصلح»۲ ساخته شد‌، جایی که خادمان تاج‌وتخت – اشباع‌شده از نگرش استعماری اروپایی – از نژادهای دیگر بهره‌کشی می‌کردند. سیستم طبقاتی آن‌قدر لایه‌لایه بود که بچه‌های طبقهٔ مرفه ۱۵ سانتی‌متر بلندتر از فقرا بودند. برای بومیان، نتایج این سیستم طبقاتی در آموزش، مراقبت‌های بهداشتی و بازار کار دیده شد.

نظام پادشاهی برتری نژادی را به اجرا گذاشت. آنگلو-اروپایی‌ها مذهب و فرهنگ بومیان را بهانه‌ای مناسب برای سوءاستفاده از افرادی قرار دادند که که آن‌ها را از نژاد پست‌تر می‌دیدند. 

حالا ما دیگر با آرمان‌های استعمارگران اروپایی زندگی نمی‌کنیم. سیسیل رودز ادعا می‌کرد که بریتانیایی‌ها بهترین مردم جهان‌اند. لرد کرزن، نایب‌السلطنهٔ سابق هندوستان، اعلام کرد که آرمان‌های بریتانیایی ابزاری برای خیر بشریت است – و باید تمام انرژی زندگی‌مان را صرف حفظ آن‌ها کنیم. حالا دیگر این تصورات به‌وضوح کنار گذاشته شده‌اند. ما به‌عنوان یک کشور و به‌عنوان یک ملت، بالغ شده‌ایم. نسل جدید کانادایی‌ها با هر پیشینه‌ای، دیدگاه متمدن در مقابل غیرمتمدن را به‌شدت رد می‌کنند. ما قبول نداریم که اروپایی‌ها بهتر از دیگران‌اند و باید برایشان تبعیض قائل شد.

ما باید اشتباهات را اصلاح کنیم.

حقوق بومیان را می‌توان با حقوق زنان مقایسه کرد. یک سدهٔ پیش، به زنان به‌عنوان گروهی فرومایه نگاه می‌شد و بر همین اساس هم با آن‌ها رفتار می‌شد. آن‌ها از فرصتی برای ابراز پتانسیل کاملشان محروم شده بودند و نقششان به تأمین‌کنندهٔ نیازهای مردان تنزل یافته بود.

ما هنوز جوامعی را می‌بینیم که زنان با حقوق کمتری نسبت به مردان در آن‌ها زندگی می‌کنند. با این حال‌، در سطح جهانی‌، برابری جنسیت به‌ یک اصل پذیرفته‌شده تبدیل شده است و باید برای یافتن مدافعان برتری جنسیتی و نژادی به حاشیه‌ها رفت.

ما باید با اعتقاد راسخ و اصولی محکم حرکت کنیم تا همان کار را برای بومیان در کشورمان انجام دهیم و آن‌ها را در جامعه برابر بدانیم. ما باید نیازهای آموزشی و بهداشتی آن‌ها را برآورده کرده و اشتباهات گذشته را اصلاح کنیم.

رفتار گذشتهٔ ما با بومیان به‌مثابه بیماری‌ای است که در میان بسیاری از افراد به‌عنوان نگرشی اجتماعی و به‌عنوان رنجی در قشر قابل‌توجهی از کانادایی‌ها زنده مانده است.

هنوز مانده تا بتوانیم این گذشتهٔ تاریک را پاک کنیم. هنوز هم، بسیاری از بومیان همچنان از تأثیر تعصبات ریشه‌دار ناشی از روایت‌های نادرست رنج می‌برند. ما باید توصیه‌های کمیسیون حقیقت‌یابی و ترمیم روابط با بومیان را به‌طور کامل اجرا کنیم و با ایجاد چشم‌انداز جدیدی از شهروندی و روابطی که موجب آسایش جوامع بومی می‌شود، با بی‌عدالتی گذشته مقابله کنیم. تا زمانی که این کار را نکنیم، با بی‌عدالتی و ظلم روبرو خواهیم بود. ما باید به‌طور جمعی با همکاری با هم از همکاری‌‌های پایهٔ مردمی گرفته تا رده‌های بالای دولت‌های خود، به این مسئله بپردازیم. باید بنیاد نهادهای جدیدی را بگذاریم که با کسانی که تحت ستم قرار گرفته‌اند با احترام و برابری برخورد کنند. باید در رد اعمال و اقداماتی که بهره‌کشی از دیگران را مجاز می‌داند، به منشور حقوق و آزادی‌های کانادا، که هستهٔ اصلی مشترک ما در آن است، نگاه کنیم. به همهٔ کانادایی‌ها، فارغ از پیشینه، باید به‌عنوان اعضای یک ملت واحد نگاه کرد. زیرا با پرورش این دیدگاه است که می‌توانیم از موضوعاتی که ما را از هم جدا می‌کنند فراتر رویم و برای منافع و آیندهٔ مشترک و برای داشتن کشوری بهتر تلاش کنیم. باید آگاهانه تلاش کنیم تا موانعی را که مدت‌هاست ما را بر اساس ریشه‌های فرهنگی و قومی تقسیم کرده‌اند، از بین ببریم.

گزارش کمیسیون حقیقت‌یابی و ترمیم روابط با بومیان، توصیه‌هایی را ارائه می‌دهد که می‌تواند ما را تا حد زیادی به‌سوی اصلاح نادرست‌ها، کنار گذاشتن تعصباتی که زمانی روا داشته می‌شد و روایت‌های نادرست و کلیشه‌های نژادی بی‌اساس، ببرد و به کانادایی‌ها اجازه می‌دهد تا با هم به‌سوی آینده‌ای روشن‌تر رهسپار شوند.

کشف بقایای حدود ۲۱۵ کودک در محوطهٔ یکی از مدرسه‌های مسکونی شبانه‌روزی سابق در کملوپس باید زنگ بیدارباشی شود تا کودکانی را که به‌عنوان هم‌وطنان کانادایی از دست داده‌ایم، به‌عنوان فرزندان خودمان ببینیم و باید از مسببان چنین جنایاتی بخواهیم مسئولیت خود را بپذیرند. کلیسای کاتولیک به‌وضوح از عذرخواهی می‌ترسد، زیرا پذیرش مسئولیت است که منجر به مسائل دیگری می‌شود.

کلیسا با مدیریت مدارس مسکونی شبانه‌روزی بومیان، انسانیت کودکان را از آنان گرفت‌، آن‌ها را به اعداد تقلیل داد و خلأ عشقی ایجاد کرد که تا به امروز ادامه دارد و موجب نابودی خانواده‌ها‌، ارزش‌ها و پیوندهای بین‌نسلی و تربیت فرزندان شده است.

ما باید به دنبال تجدید احترام به مردم بومی‌مان باشیم و راه شروعِ نشان‌دادنِ این احترام، اشتراک ایده‌ها و دیدار با یکدیگر و به اشتراک گذاشتن داستان‌های فرهنگ‌هایمان است. ما چیزهای زیادی برای یادگیری از یکدیگر داریم که اولین آن‌ها انسانیت مشترکی است که همهٔ ما در آن شریک‌ایم.


توضیح عکس: راهپیمایی مصالحه‌جویی و ترمیم روابط با بومیان کانادا در ونکوور– عکس از وب‌سایت سازمان Reconciliation Canada

۱فرید روحانی، فعال اجتماعی و نخستین سرهنگ افتخاریِ ایرانی-کاناداییِ ارتش کاناداست. او عضو و رئیس هیئت مدیرهٔ چندین سازمان و نهاد غیرانتفاعی از جمله مؤسسهٔ لوریه در ونکوور بوده است. مؤسسهٔ لوریه در سال ۲۰۱۳ و در راستای ترمیم روابط با بومیان کانادا برنامه‌های متعددی را به اجرا گذشت که از آن جمله می‌توان به مشارکت در سازماندهی راهپیمایی مصالحه‌جویی و ترمیم روابط با بومیان کانادا در ونکوور با حضور بیش از ۷۰ هزار تن اشاره کرد.

۲اصطلاح بقای اصلح یا پایستِ بهتران (Survival of the fittest) را نخستین بار هربرت اسپنسر در کتاب اصول زیست‌شناسی، در سال ۱۸۶۴ به کار برد. مهم‌ترین کمک اسپنسر به رشد تفکر اجتماعی را باید طرح همین مفهوم دانست. از نظر اسپنسر تکامل گونه‌های زیست‌شناختی و گونه‌های اجتماعی اساساً مربوط به بقای اصلح است. بر این اساس، فرایندهای تکاملی گونه‌های نامناسب (ناصالح) را تصفیه می‌کنند و پیامد نهایی این تصفیه شکل‌گیری جامعهٔ کامل‌تر خواهد بود. منبع: ویکی‌پدیا

ارسال دیدگاه